لحظه هاگذشت،رسید به ساعت ها،ساعت رفتند وزیادشدند وجای خود رابه روزها وشبها ودر نهایت ماه ها وساله دادند.
زندگی می گذرد وبه انسان توجهی ندارد این انسان است که باید به زندگی اهمیت بدهد وآن را کنترل کند.
در زندگی،شروع وپایان آن مهم نیست فاصله زمانی بین آن دومهم است فاصله ای میان مرگ وتولداست....
این فاصله زمانی را باید مورد توجه قرار داد تا بتوان در زندگی موفق شد وماند.
اگر عشق در این میان جایی را اشغال کرد به آن توجه بایدداشت چون تنها رغیب سر سخت انسان در زندگی همین عشق است که به راحتی انسان را ازپای در می آورد.
عشق...عشق...همان عنصری است که تابه حال هیچ دانشمندی نتوانسته آن را نابود یا به وجود آورد.
این عنصر در ذات انسان جای زیادی را گرفته و مختص خود قرار داده است.
عشق شاخه های مختلف دارد،عشق معنوی،عشق مادی وعشق الکی یادور خالی.
عشق معنوی همان عشق واحساسی است که در ذات انسان است و به خداوند که خالق اوست وبه اولیاءالله نسبت داده میشود.
عشق مادی،همان احساس درونی است که در انسان رخنه کرده وبه مال،فرزند،زن وزندگی مادی ودنیوی نسبت داده می شود.
عشق دور خالی یا الکی، همان عشقی است که انسان در جوانی به هرچیز نسبت می دهد وبرای او اهمیت ندارد که این عشق چه مقدار مهم است......